مقاله بررسی معلوليت هاي جسمي،ناشنوايي

دسته بندي : علوم پزشکی » پزشکی
مقاله بررسي معلوليت هاي جسمي،ناشنوايي در 20 صفحه ورد قابل ويرايش

مقدمه

بيش از نيم ميليارد ازجمعيت در سراسر جهان به علت نارسايي هاي ذهني ،جسمي و حسي معلول به شمار مي آيند.اين نارسايي ها وبرخي موانع فيزيكي و اجتماعي آنها را همواره از اجتماع دور نگه مي دارد.معلولان اغلب از اساسي ترين موقعيت هاي آموزشي محروم بوده و مشاغلي بي اهميت با دستمزدي بسيار پائين به آنها محول ميگردد. نگرش اجتماعي نسبت اين گروه آنها را از زندگي فهنگي و روابت عادي اجتماعي به دور مي دارد.امروزه در كشورهاي مختلف برنام هاي متعددي براي جلوگيري از معلوليت، وتقويت برنامه هاي توانبخشي به منظور اطمينان ازشركت كامل معلولان در زندگي فرهنگي، اجتماعي، واتصادي در دست اجرا است.

يكي از اهداف اساسي اين برنامه ها برخورداري مساوي معلولان از مزايا وپيشرفت هاي اجتماعي است، كه مربوط به تمام كشورها صرف نظر از درجه توسعه يافتگي آنها مي شود. اين برنامه همچنين تاكيد بر اهميت شركت مستقيم معلولان در برنامه ريزي ، اجرا وارزيابي فعاليتهاي مربوط به آنها را دارد.تخوين زده مي شود كه 80درصد معلولاندركشورهاي در حال رشد زندگي مي كنند كه چندان تعجب برانگيز نيست،يرا اغلب معلوليت ها ناشي از جنگ ، سوءتغذيه، فقر و عدم مراقبت هاي صحيح بهداشتي و آموزشي و ساير عواملي مي شود كه ناشي از توسعه نيافتگي اين كشورهاست. ازدياد روز افزون جمعيت وفقدان منابع مالي كافي، برنامه هاي توانبخشي را در اين كشورها با مشكلات فراوان مواجه نموده است، به طوري كه معلولان در اين كشورها احتياج به توجه ويژه دارند .

اطلاعاتي براي ارائه خدمات به جامعه ناشنوايان

اصطلاحات

پنج عامل اصلي براي ناشنوايي مشخص شده است. يك، وراست. دو. بيماري، سه. تصادف و حوادث، چهار. آلودگي صدا، پنج. كهولت.

فرهنگ و بستر ناشنوايي را اين گونه تعريف كرده است: ((ناشنوايي عبارت است از فقدان و يا محروميت از شنيدن، چه به صورت كامل و يا جزئي)).

((جامعه)) به گروهي از افراد اطلاق مي شود كه ارتباط آنها از طريق خط مشي، تاريخ، اقتصاد و علايق سياسي مشترك باشد.

جامعه معلولان ناشنوا با توجه به نيازهاي ويژه كتابخانه اي و ارتباطي كه دارند به گروههاي زير تقسيم بندي مي شوند.

الف: گروهي كه قادر به صحبت كردن هستند.

ب: افراد مسن نا شنوا

ج: افرادي كه در اثر كهولت ناشنوا شده اند.

د: گروهي كه به سختي صحبت مي كنند.

ه: كساني تا حدودي قادر به شنيدن هستند ( سنگيني در گوش در اثر ضايعات وارده به گوش )

و: اعضاي خانواده آنها با شنوايي معمولي

در هر يك از اين گروها ممكن است افراد نابينا و يا با معلوليت هاي ديگر نيز وجود داشته با شند.

مشخصات نيازهاي كتابخانه اي و اطلاعاتي جامعهء ناشنوابان

(وسترلاند،1990،ص106)

اين صراحت، زماني كه درمانگر نيز ناشنوا باشد، چه بسا سبب شود مراجع ناشنوا تصور كند كه در رابطه درماني نيز، مرزها، همان گونه روشن و صريح اند. بر عكس، ممكن است اين معنا را نيز در بر داشته باشد كه بسياري از مراجعان بالقوه و نيازمند ياري، از جستجوي درمانگر منع شوند؛ زيرا در وضعيت اضطراب زاي ناشي از موقعيت هاي دشوار، آن ها به مضمون و ماهيت شايعه و افكار بي اساس حساس تر مي شوند و براي كاستن از بار اضطراب خود، از آن اجتناب مي ورزند (آنتوني، 1992). مراجع ناشنوايي در اين مورد مي گفت:

(( ناشنوايان غالبأ به حدي با يكديگر آشنايي نزديك دارند كه در صورت مراجعه به يك اتاق خاص، يا حتي مركز خاص، ديگر ناشنوايان گمان مي كنند آنان مشكلي دارند. بنابراين، بسياري از ناشنوايان، از رفتن به نزد مشاور مي هراسند. مگر اينكه واقعأ وعمدأ نام آنها محفوظ باقي بماند، اما در مورد خودم، من هرگز در چنين وضعيتي به نزد مشاور نرفته ام… زيرا نمي خواستم اين واقعيت كه در مورد مشكلات يا احساساتم، يا هر چيز ديگري صحبت مي كنم، در ميان افراد پخش شود)).

( بر گرفته از كتز، 1993 ، ص 32 )

تمام درمانگراني كه با ناشنوايان كار مي كنند، از پيچيدگي هاي اين موضوع آگاهند؛ زيرا ريشه اي فرهنگي دارد. هم چنين، در مرحله آماده سازي بايد زماني را صرف صحبت در اين مورد كنيم كه مراجع در صورت بر خورد با درمانگرش در خارج از محيط مشاوره، دوست دارد عكس العمل ها چگونه باشد. من در تجربهء خود با مراجعاني چون جيم متوجه اهميت يك آماده سازي دقيق شدم. او مرد ناشنوايي بود كه براي مشاوره روان پوياي كوتاهي آمده بودو مشكلاتي زيادي داشت كه مربوط به مسائل مربوط به هويت او به عنوان فردي ناشنوا بود. او در يك مدرسه تلفيقي تحصيل كرده بود و بهBSL ،- روش ارتباطي مورد نظرش- خيلي مسلط بود. به طور اتفاقي يك بار در جمعي، يكديگر را ديديم. او خيلي محبت آميز به من سلام كرد مي خواست از من تصوير يك دوست صميمي را ارائه كند. اما من، گرچه با ادب و خوش مشرب بودم، حس كردم نمي توانم به همان شيوه به او پاسخ دهم. جلسه بعد او گفت، تا آن جا كه متوجه شده است، من خود را بالاتر از او در نظر گرفته و سعي كرده ام او را در سطحي پايين تر نگهدارم واو ديگر مايل نيست به اين رابطه ادامه دهد و آن را خاتمه داد. شايد علت اين بوده كه مرحله آماده سازي جيم كامل نبوده است.

مورد ديگر زن ناشنوايي بود كه پس از چند ماه به روابطمان خاتمه داد؛ زيرا حس مي كرد زماني كه در اجتماعات گوناگون با يكديگر رو به رو مي شويم، قادر نيست با آن چه كه ((ناديده گرفتن او)) از طرف من تلقي مي كرد، كنار آيد. اين در حالي بود كه در مرحله آماده سازي، ما در مورد اين كه ميل دارد در جامعه چگونه با يكديگر بر خورد كنيم، بحث كرده بوديم و و او گفته بود كه تنها يك ((سلام)) كوتاه كافي است، طوري كه وانمود كنيم همديگر را نمي شناسيم و رابطه دوستانه اي نداريم، اما زماني كه اين گفته به عمل در آمد، سبب از بين رفتن روابط ما شد. اين موارد حاكي از ابعاد فرهنگي خاص اين گروه است. در واقع جمع هاي ناشنوايان در اصطلاحات مربوط به حدود، تفاوت هايي با شنوايان دارند و جوانب آن چه كه مي توان حرفه گرايي تلقي كرد، در فرهنگ هاي شنوايان و ناشنوايان ديدگاه هاي متفاوتي را در بر مي گيرد. مسئله حرفه گرايي يكياز مسائلي است كه برخي از ناشنوايان با آن مشكل دارند. اگر مراجع ناشنوايي درمانگر خود را با گروهي از مردم ببيند كه مست كرده يا رفتاري غير معمول دارد، براي او بسيار مشكل خواهد بود كه اين تصوير را در طي درمان از ذهن خود پاك كند. از اين رو، ناشنوايان در بعضي موضوعات خاص نيازمند آماده سازي هستند، اما بعضي از مشكلات اجتناب نا پذيرند. به عنوان مثال، بيمار ناشنوايي داشتم كه حدود يك سال با يكديگر كار مي كرديم. وي به دليل مشكلاتي كه با برخي موقعيت هاي تنش زا داشت و روش هاي منفي كه در مقابله با آن ها به كار مي برد، براي درمان به من ارجاع داده شده بود. معمولأ زماني كه او به نزدم مي آمد، براي استقبال از او از اتاق خارج مي شدم كه با يكديگر وارد اتاق شويم. در هنگام خداحافظي هم، او را مشايعت مي كردم. در يكي از جلسات، زماني كه من بنا به عادت، همراه با وي اتاق را ترك كردم، او را در راهرو به طرف من چرخيد و گفت، در نوجواني مورد تجاوز قرار گرفته است. بيان اين مطلب در خارج از جلسه درماني، براي هر دوي ما پيچيدگي هايي به همراه آورد. من احساس كردم، از آن جا كه جلسهء ما به پايان رسيده است، نمي توانم به او پاسخ دهم.او آهسته با هوا سخن گفته بود، اما هنگامي كه هفته بعد به آن موضوع اشاره كردم، او فراموش كرده بود كه آن را به من گفته است.
دسته بندی: علوم پزشکی » پزشکی

تعداد مشاهده: 3177 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 20

حجم فایل:19 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: